۱۹ بهمن ۱۳۹۷ - ۱۳:۴۲
کد خبر: ۵۹۶۶۹۰
خاطرات انقلاب از زبان حجت الاسلام والمسلمین عارفی؛

خانه ای که امام راحل برای طلاب اجاره کرد| خلع سلاح شهربانی بیرجند توسط طلاب

خانه ای که امام راحل برای طلاب اجاره کرد| خلع سلاح شهربانی بیرجند توسط طلاب
مدیر حوزه علمیه سفیران هدایت بیرجند در گفت و گوی تفصیلی با رسا به بیان خاطرات انقلاب، حوادث و وقایع و باید و نبایدهای نظام اسلامی پرداخت.

به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا در خراسان جنوبی، بازگو کردن و یادآوری خاطرات دوران انقلاب اسلامی و روزهای حماسه مردم ایران نه تنها برای افرادی که در آن رویدادها حضور داشتند شیرین است بلکه برای نوجوانان و جوانانی که آن دوران را درک نکردند نیز شنیدنی و پندآموز است بنابراین در آستانه چهلمین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی تصمیم گرفتیم با یکی از فعالان و مبارزان سیاسی که خود در زیر شکنجه‌های رژیم پهلوی بوده و درد و رنج زندان را برده گفت‌وگویی داشته باشیم.

حجت الاسلام والمسلمین صدرالدین عارفی، مدیر حوزه علمیه سفیران هدایت بیرجند یکی از فعالان انقلابی در استان است که در آن زمان جوانی پرشور بوده و در توزیع و نشر اعلامیه‌های حضرت امام خمینی(ره) و شرکت در راهپیمایی و تظاهرات‌ها، حضوری فعال داشته است؛ حجت الاسلام والمسلمین عارفی می‌گوید مدرسه علمیه معصومیه بیرجند یکی از پایگاه‌های فعال انقلابی بوده که در آن افزون بر سخنرانی روحانیون برای مردم و قرائت آخرین اخبار و اطلاعات مربوط به انقلاب، اعلامیه‌های حضرت امام خمینی(ره) نیز قرائت، کپی برداری و منتشر شده است.

آنچه که در ادامه می‌خوانید حاصل گفت‌وگوی خبرگزاری رسا با حجت الاسلام والمسلمین عارفی است.

*رسا: ابتدا بفرمایید از چه سالی مبارزات سیاسی شما آغاز شد؟

حجت الاسلام والمسلمین عارفی: بنده در سال 36 برای تحصیل به شهر قم رفتم؛ در آن زمان یکی از مراجعی که بعد از مرحوم آیت الله بروجردی مورد توجه مردم قرار داشت، حضرت امام خمینی(ره) بودند.

وقتی رژیم شاهنشاهی یک قانونی برقرار کردند مبنی بر اینکه اگر ایادی آمریکا جنایت کنند باید در آمریکا مورد محاکمه قرار بگیرند ولی اگر یک ایرانی یکی از آمریکاییان را بکشد باید در همین کشور مجازات شود، امام راحل به این قانون اعتراض کردند و فرمودند این قانون درست نیست و بر خلاف عقل، وجدان و اسلام است؛ امام خمینی(ره) چندین مرتبه اعلامیه دادند و مردم نیز متوجه شدند که سخنان امام درست و حق است و ایشان تمام جنایت‌های آن‌ها را یکی یکی بر ملا کرد و در واقع انقلاب و قیام امام از اینجا آغاز شد.

در دومین روز از نوروز سال 42 که همزمان با شهادت حضرت صادق(ع) بود در مدرسه علمیه فیضیه قم جلسه‌ای برگزار شد که در این جلسه 2 هزار نفر از ساواک نشسته بودند و کراوات قرمز و لباس شخصی به عنوان یک علامت داشتند تا همدیگر را نزنند، صبح این روز امام راحل هشدار داده بودند که مواظب باشید عده‌ای از ساواکی‌ها برای اخلال به قم آمدند؛ آیت الله گلپایگانی یکی از مراجع تقلید در این جلسه شرکت داشت و آقای انصاری قمی نیز به منبر رفت، به محض اینکه سخنرانی آغاز شد یکی از ساواکی‌ها با صدای بلند گفت«به روح پرفتوح رضا شاه صلوات» و تا سه بار این تکرار شد و وقتی در مرتبه سوم یکی از افراد ساواکی گفت«برای فرح صلوات»، یکی از جوانان از شدت عصبانی سنگی برداشت و به طرف فرد ساواکی پرتاب کرد، در این زمان جلسه به هم پاشید اما افراد ساواک نتوانستند در آن لحظه کاری انجام دهند و وقتی بلافاصله جمعیت زیادی از مدرسه علمیه رفتند دوباره به سراغ طلبه‌ها برگشتند و از طبقه بالای یک مسافرخانه در روبروی مدرسه علمیه فیضیه به سمت طلاب تیراندازی کردند، ما همچنان در صحن مدرسه بودیم که سروصداهای زیادی را شنیدیم و گروه ساواک عده‌ای از طلاب را کشتند و عده‌ای را از پشت بام به پایین پرت کردند.

در آن روز عده‌ای از طلاب مجروح شدند و درب اتاق‌ها را شکستند و هر چیزی به دستشان برمی‌آمد انجام می‌دادند و اتاق بنده که در مدرسه علمیه فیضیه بود به هم ریختند، صبح روز بعد از حادثه مدرسه علمیه فیضیه قم تنها کفش، لباس و خون در مدرسه باقی مانده بود و تعداد زیادی از کارگران شهرداری آثار این جنایت را پاک کردند.

خانه‌ای که امام راحل برای طلاب مدرسه علمیه فیضیه قم اجاره کرد

بعد از این جنایت بیش از 2 ماه مدرسه علمیه فیضیه تعطیل شد و به مدرسه نمی‌رفتیم؛ امام خمینی(ره) برای تمام طلاب مدرسه علمیه فیضیه قم خانه‌ای اجاره کردند و ما در خانه‌‌ای ‌که امام اجاره آن را می‌داد حضور داشتیم.

بنده در کاشان بودم و وقتی شنیدیم امام خمینی(ره) در 15 خردادماه 42 توسط ساواک دستگیر شدند خود را سریع به قم رساندیم که قم در آن موقع یک شهر جنگ زده بود و بیش از 700 نفر کشته شده بودند، بعد از این واقعه تمام شهرهای کشور از مشهد تا تبریز و اصفهان چله گرفتند.

امام خمینی(ره) را تبعید کردند اما همچنان طلبه‌ها به تبلیغ می‌پرداختند؛ روزی که مقام معظم رهبری در مدرسه علمیه سفیران هدایت معصومیه بیرجند حضور داشتند ایشان را دستگیر کردند و به زندان بردند و بعد از اینکه مقام معظم رهبری را آزاد کردند ایشان را مدتی به ایرانشهر تبعید کردند.

عده زیادی از طلاب از جمله آیت الله هاشمی رفسنجانی را دستگیر کردند و شکنجه‌های زیادی دادند و آیت الله سعیدی و آیت الله غفاری نیز به دلیل شکنجه‌های زیاد به شهادت رسیدند.

*رسا: از زمان دستگیری خود توسط ساواک بگویید.

حجت الاسلام والمسلمین عارفی: خودم از کسانی بودم که در سال 43 برای تبلیغ از قم به زاهدان رفتم که در آنجا ساواک من را زندان کردند اما آیت الله کفعمی که یک عالم زنده و قوی بود در زاهدان وساطت کرد تا ما را از زندان آزاد کردند البته گفتند نباید در زاهدان باشم؛ شب مهمان آیت الله کفعمی بودم که ایشان گفتند بیرجند می‌روی یا قم که بنده گفتم می‌خواهم به شهرستان بم در کرمان بروم.

در نخستین شب از منبر در شهرستان بم تعداد 6 نفر از ساواکی‌ها بنده را دوباره دستگیر کردند اما یک علامه‌ای در آن روز به همراه چهار نفر از طلاب با حضور در شهربانی توانستند من را آزاد کنند؛ بعد از آزادی دو سرباز مسلح من را تا کنار جاده‌ای در شهر بم بردند و سوار اتوبوس کردند تا به قم بروم.

در واقع انقلاب اسلامی از سال 42 آغاز شد و امام راحل نیز اعلامیه‌ها را دادند؛ امام راحل مدت 14 سال در تبعید بودند که بالاخره در سال 57 انقلاب اسلامی پیروز شد؛ در این مدت حوزه‌های علمیه کارهای زیادی کردند و از اعلامیه‌های امام راحل پشتیبانی می‌کردند و طلاب اعلامیه‌ها را مخفیانه چاپ و به دست مردم می‌رساندند.

یک سال قبل از پیروزی انقلاب اسلامی یعنی در سال 56 برای هدایت راهپیمایی‌ها به بیرجند آمدم؛ اعتراضات مردمی از مسجد پایین شهر به سمت میدان امام فعلی انجام می‌شد و به لطف الهی در 26 دی ماه 57 شاه فراری شد و انقلاب اسلامی قدرت بیشتری گرفت.

وقتی که شهربانی بیرجند توسط طلاب خلع سلاح شد

وقتی امام خمینی(ره) در 12 بهمن ماه 57 به ایران آمدند در روز اول انقلاب به سفارش آیت الله مهدوی کنی که فرموند شهربانی را خلع سلاح کن و کارها و امورات را به دست بگیر، در ساعت 7 صبح به همراه چند نفر از طلاب به شهربانی بیرجند رفتیم و آنجا را به دست گرفتیم و به یکی از درجه داران که سروان اسلامی بود گفتم تعدادی سرباز مسلمان به من بدهید که در شب اول نیز بیرجند را با 60 سرباز و چهار درجه دار نگه داشتیم که کسی شلوغ نکند و بعد کم کم قدرت و جمعیت ما نیز بیشتر شد.

*رسا: جرقه‌های انقلاب اسلامی در جنوب خراسان از کجا زده شد؟

حجت الاسلام والمسلمین عارفی: انقلاب اسلامی قوی و روز به روز بهتر شد؛ جرقه‌های انقلاب نیز از همان روزهای ابتدایی با حرف‌های امام راحل زده شد و سخنان امام به گوش مردم رسید و در سال 42 که امام خمینی(ره) تبعید کردند و عده زیادی را کشتند که پدرم از آن سال به بعد روز 15 خرداد هر سال را عزای عمومی اعلام کرد و به دستور پدرم در مدرسه علمیه سفیران هدایت معصومیه بیرجند جلسه‌ای برگزار می‌شود، این جلسه بیش از 50 سال در این مدرسه ادامه دارد و بعد از فوت پدرم نیز بنده جلسه را هر سال در 14 خرداد برگزار می‌کنم.

سخنان امام خمینی(ره) تاثیر بسزایی داشت و ایشان مرجع هوشیار و بیداری بودند که به تمام مسائل احاطه داشتند و به خوبی تذکرات را می‌دادند؛ مردم نیز امام راحل را می‌شناختند که مرجع دیندار و بیدار و هوشیار است؛ رهبر انقلاب یک فرد روحانی بود و کسانی که حرف‌های امام را به مردم می‌رساندند نیز روحانی بودند و روحانیون در تمام صحنه‌ها پیشتاز بودند.

*رسا: تلخ‌ترین و شیرین‌ترین خاطره شما از دوران انقلاب چیست؟

حجت الاسلام والمسلمین عارفی: تلخ‌ترین خاطره بنده مربوط به زمانی است که در زندان بودم و به زاهدان تبعید شدم و مورد شکنجه قرار می‌گرفتم و شیرین‌ترین خاطره‌ام نیز ساعاتی بود که رادیو ایران اعلام کرد این صدای انقلاب ایران است.

دشمنان چشم دیدن پیشرفت‌های انقلاب را ندارد

*رسا: مهم‌ترین اولویت‌هایی که حوزه به عنوان خاستگاه مادر نظام اسلامی، باید در صیانت از پاسداری انقلاب و نظام اسلامی مدنظر قرار دهد، کدام است؟

حجت الاسلام والمسلمین عارفی: یکی از تکالیف حوزه علمیه این است که در همه جا از اسلام صیانت، دفاع و پشتیبانی و راهنمایی کند؛ در تمام دوران علما مسائل مختلفی را برای مردم بیان می‌کردند و مردم نیز به حرف امام و روحانیون گوش دادند.

انقلاب اسلام از حوزه جوشش کرده و حوزه پاسدار انقلاب است؛ باید مردم به آنچه که انقلاب برای ما آورده راهنمایی کنیم و باید دستاوردهای انقلاب تبیین شود و بیان کنیم که ما در قبل از انقلاب اسلامی هیچی نداشتیم اما امروز تمام امکانات از جمله جاده، برق، آب و گاز را داریم و تمام روستاها برق دار شده است.

در اغلب روستاها زیرساخت‌ها وجود دارد؛ روزی که در بیرجند تنها دکتر از هندوستان بوده امروز خود ایران متخصصان زیادی دارد و دکتر صادر می‌کند؛ بنده نخستین کسی بودم که در مدرسه علمیه سفیران هدایت بیرجند به طلاب اسلحه شناسی یاد می‌دادم تا در جبهه حضور داشته باشند.

جوانان این مرز و بوم با دستان خالی در مقابل شرق و غرب ایستادگی کردند

در آن زمان تنها یک تفنگ کلاش داشتیم اما امروز ماهواره درست می‌‌کنیم؛ چرا برخی‌ها نمی‌خواهند این پیشرفت‌ها را ببینند؟ امروز آمریکا کمرش از ترس ایران شکسته است، آن‌ها هشت سال جنگ را بر ما تحمیل کردند در زمانی که جوانان ما با پابرهنه و دستان خالی جنگ می‌کردند؛ در حالی که شرق و غرب در مقابل ما قرار داشتند ولی توانستیم ایستادگی و مقاومت کنیم.

در آن جنگ بیش از 230 هزار شهید را تقدیم نظام اسلامی کردیم تا جمهوری اسلامی ایران پیروز شود؛ امروز ایران موشک با برد 2 هزار کیلومتر درست می‌کند، موشک‌های نقطه زن، هواپیماهای جنگی و ماهواره‌ها را ساختیم اما برخی‌ها خود را به کری و کوری می‌زنند و نمی‌خواهند این پیشرفت‌ها را ببینند؛ چرا دشمنان زوزه می‌کشند و حرف‌های یاوه می‌زنند؟ چون می‌دانند چه خبر است و مردم با اتحاد و همدلی دشمنان را ناامید می‌کنند.

*رسا: از اینکه وقت ارزشمند خود را برای بیان خاطرات در اختیار ما قرار دادید متشکر و سپاسگزاریم./9314/گ404/ب1

هادی رحیمی
ارسال نظرات